اخبار -

بیماری کرونا؛ جنگ استراتژی‌ها

بیماری کرونا؛ جنگ استراتژی‌ها

انجمن صنفی پزشکان ایران-دکترخلیل علی محمدزاده طی یادداشتی نوشت: مقابله با شیوع کرونای جدید، یک مواجهه صرفا بهداشتی نیست. بلکه به معنای واقعی یک مبارزه تمام عیار در همه عرصه های زندگی است. شاید از این رو باشد که برخی از آن، به عنوان جنگ جهانی یاد کرده اند. اغلب کشورهای موفق در مهار نسبی بیماری ناشی از این ویروس منحوس که کووید ۱۹ نام گرفته است، از همان ابتدا شیپور جنگ نواختند و با ایجاد مرکز فرماندهی و ستاد عملیاتی مشترک، منابع خود را برای یک رزمایش همگانی بسیج کردند. نبرد با کرونای جدید، میدان نقد و تحلیل استراتژی های کاربردی نیز هست. دولت ها و ملت ها همه برای کسب پیروزی، پای در این میدان سخت نهاده اند.

اغلب کشورها در مبارزه با این بیماری با چالش تصمیم گیری روبرو بودند و یا هستند. یکی از اصلی ترین چالش ها بر سر نوع استراتژِی انتخابی در زمینه برخورد با این ویروس است. اخیرا رییس جمهور برزیل در این رابطه با وزیر بهداشت کشورش دچار اختلاف شدید شد و او را برکنار نمود. تنش بر سر این بود که وزیر بهداشت برزیل بر ضرورت قرنطینه گسترده کشور برای کنترل شیوع ویروس تاکید داشت ولی رئیس جمهور برزیل اعتقاد دارد که اعمال قرنطینه اقدامی غیرضروری بوده و از نظر اقتصادی زیان آور است.
این مسئله کم و بیش در کشورهای دیگر نیز بحث برانگیز بوده است. امریکا و انگلیس نیز در ارتباط با انتخاب استراتژی در مقابله با کرونا، تردیدهایی داشتند و به همین دلیل تصمیم گیری آن ها مدتی به تاخیر افتاد و یا اینکه در ابتدا استراتژی دیگری را برگزیدند. البته فرقی نمی کند؛ کدام؟ زیرا در هر دو حالت، بی عملی آنها، نتیجه یکسانی داشت و آن گسترش فزاینده بیماری بود. سپس بعد از گذشت یکی، دو هفته، با بررسی های بیشتر و تحت فشار اکثر متخصصان و نیز مخالفت نهادهای سیاسی و غیردولتی، مجبور شدند راه خود را تغییر دهند. آنها در واقع می خواستند تنها با تکنیک تحلیل هزینه – فایده، به ارزیابی این همه گیری و مبارزه با آن بروند و بین “اقتصاد جامعه” و “سلامت مردم”، هر دو را حفظ کنند و اگر نشد بر اولویت اقتصاد تمایل بیشتری نشان می دادند.
یکی از دلایل تلفات سنگین این دو کشور، حاصل این تعلل و یا گزینش راهبرد نادرست در آغاز راه مقابله با این اپیدمی است. آنها می پنداشتند که تحت استراتژی تسکین (Mitigation Strategy) که بر پایه “wait-and-see” یعنی “منتظر نشستن و مشاهده کردن”، بنا نهاده شده است، تئوری ایمنی گله ای (Herd Immunity) اتفاق می افتد و بر اساس اصل «انتخاب طبیعی»، بالاخره با ابتلاء ۵۵ تا ۷۰ درصد مردم به این بیماری و مرگ بخشی از جمعیت و در سایه مدیریت این شرایط، اکثریت جامعه مصونیت پیدا می کنند. حتی بر این پایه، سیاستمداران این کشورها برآوردهایی هم برای آماده سازی اذهان جامعه اعلام نمودند.
براساس این سناریو ترامپ گفته بود: “بیش از ۲ میلیون آمریکایی در این اپیدمی جان می بازند” و اینک که امریکا ظاهرا از اجرای این راهبرد غیرانسانی صرف نظر کرده و اقدامات خود را علیه کووید ۱۹ گسترش داده است، او می گوید: “اگر ما بتوانیم تعداد کشته ها را به ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار نفر کاهش دهیم، به این معنی است که ما خوب کار کرده ایم.»
در انگلیس هم با این سناریو تخمین زده شده بود که ۳۵۰ تا ۵۱۰ هزار انگلیسی جان خود را از دست خواهند داد. اما اعتراض ها به سیاست های دولت این کشور در قبال اپیدمی کرونا باعث شد که دولت انگلیس اقدامات خود در پیشگیری از شیوع این بیماری را افزایش دهد و مدارس و کسب و کارها را تعطیل نماید. معترضان در این کشور می گفتند: “چرا بریتانیا باید موش آزمایشگاهی بقیه جهان باشد؟”
ایمنی گله ای و به عبارت محترمانه ایمنی جمعی و یا دسته جمعی، مفهوم علمی دقیقی است ولی نمی تواند راهکار دولت ها برای مبارزه با اپیدمی بیماری ها باشد. آن هم در همه گیری ییماری به شدت واگیری مثل کووید ۱۹ که قدرت کشندگی آن ده برابر آنفلونزاست، البته در اصل مصونیت پس از ابتلا به کووید ۱۹ هم، هر از گاه خرده تردیدهایی مطرح می شود که نیاز به بررسی های دقیق تری دارد. آنگاه رییس جمهوری که خود را دانای کل عالم! می داند، روزی در امریکا؛ داروی کلروکین را به عنوان داروی قدرتمند در درمان این بیماری نسخه می کند، در حالی که سازمان غذا و داروی امریکا آن را رد می کند، و روزی هم، برای اینکه در پیشگیری از کرونا بر پایه همین تئوری ایمنی جمعی، اقدام خاصی – که منجر به خسارت در اقتصاد شود – انجام ندهد، این بیماری را کمتر از آنفلونزا قلمداد می کند و اظهار می دارد: “آنفلونزا هر سال ۲۵ تا ۶۹ هزار نفر را در امریکا به کام مرگ می فرستد” و بدینسان ناخواسته به یکی دیگر از ضعف های بزرگ سیستم بهداشتی امریکا در مبارزه با بیماری ها نیز اعتراف می کند.
به هر حال خطاب به همه دولت ها باصراحت باید گفت: شاه بیت مواجهه موثر با بیماری های مسری به ویژه در اپیدمی ها و پاندمی ها، پیشگیری است و شاید بهترین زمان برای درک محسوس شعار اولویت پیشگیری بر درمان همین مقطع کنونی باشد. بر این اساس بهترین راه برای دستیابی به مصونیت دسته جمعی، انجام واکسیناسیون است – که فعلا واکسنی برای این بیماری تولید نشده است -، نه عدم مقابله با گسترش این ویروس و یا هر گونه مسامحه در این مبارزه و باز گذاشتن راه عبور این ویروس از مرزهای سلامت و همچنین عدم حفاظت از جان مردم که “تامین، حفظ و ارتقای سلامت” بزرگترین مسئولیت و تعهد اساسی دولت ها به شمار می آید.
یکی از مواردی که در پیشگیری از این بیماری باید مدنظر قرار گیرد، آمادگی کشورها و ایجاد زیرساخت ها و اتخاذ سیاست های لازم برای اداره امور به شیوه خاص و متناسب با شرایط و عادت دادن مردم به سبک زندگی پیشگیرانه از کووید ۱۹ (یعنی رعایت بهداشت فردی که مدام گوشزد می شود، دور نگه داشتن افراد از یکدیگر، جلوگیری از تماس مبتلایان با ویروس کرونا از دیگر افراد و قرنطینه نزدیکان افراد مبتلا) به مدت طولانی است. این تدابیر شاید به مدت ۱۸ ماه ادامه پیدا کند.
اما اگر برای مبارزه با کووید ۱۹، استراتژی تسکینی که بر مبنای انتظار، دیدن و رویارویی مستقیم است، پاسخگو و انسانی نیست، پس استراتژی مبارزه در این میدان چیست؟
تنها راه برای مبارزه با این بیماری، قرنطینه کامل و شکستن حلقه اتصال است. از این استراتژی به عنوان استراتژی سرکوب (suppression strategy) نام برده می شود. در این راهبرد که عملیاتی کردن آن به همبستگی کامل ملت ها با دولت ها نیاز دارد، به فوریت و با اقدامات ضربتی و سنگین، بیماری را تحت کنترل در می آورند و از طریق فاصله گیری اجتماعی (Social Distancing) و نمونه گیری های مناسب، سریع و گسترده در بیماران و افراد در تماس با آنها و موارد مشکوک و محتمل و قرنطینه کردن ناقلان و یا حاملان ویروس و ایزوله نمودن مبتلایان و تاکید بر خانه ماندن و سایر اقدامات، سعی در قطع زنجیره انسانی انتقال ویروس و توقف حرکت آن در جامعه می نمایند.
در اجرای این استراتژی، باید در خانه ماند، تا امان یافت و در دام بیماری گرفتار نشد. با این کار در واقع سیستم بهداشتی و درمانی، زمان می خرد که به بیماران رسیدگی و بیماری را مدیریت نماید و نیز فرصت بازیابی پیدا می کند. در حال حاضر نداشتن واکسن و داروی این بیماری، بزرگترین محدودیت کشورهاست. دولت هایی که در این نبرد با آگاهی از این محدودیت و سایر محدودیت های محیطی، با بکارگیری استراتژی سرکوب، معقولانه ترین راه (تحلیل بردن قدرت بیماری زایی ویروس به جای مواجهه مستقیم با آن) را انتخاب می کنند، پیروز هستند. البته جنگ با کرونا یک جنگ تا حدود زیادی ناشناخته نیز هست. پس برای تفوق و چیرگی بر آن از یک سو باید سعی شود؛ همه ابعاد ویروس و بیماری را به درستی شناخت و از سوی دیگر مدام و به سرعت باید در پی رد پایش رفت و حاملان آن را در قرنطینه برد. اگر راهبردمان غیر از این باشد، بیماری غیر از کشتار و سایر عوارض جبران ناپذیر، زندگی دلخواه خود را بر ما تحمیل خواهد کرد و بخش های مهمی از جامعه را همچنان تعطیل نگه خواهد داشت.
این راهبرد و سایر اقدامات تکمیلی در این ارتباط در ووهان چین، تایوان، کره جنوبی، نیوزیلند، فنلاند و تایلند و کشورهای دیگر در همان ابتدای شروع بحران کرونا بکار گرفته شد و ثابت کرد که ویروس مهار شدنی است و هیچ لزومی ندارد که جمع زیادی از جامعه مبتلا شوند. با بکارگیری این راهبرد و مدیریت قوی دولت ها، می توان جان انسانها را نجات دهد. البته این بدین معنی نیست که مهار بیماری به صورت کامل انجام گرفته و احتمال بازگشت مجدد آن وجود ندارد.
نگاهی به آمار بیانگر آن است؛ در حالی که متوسط مرگ و میر ناشی از کووید ۱۹ در دنیا ۶۹ در هزار است. در کشورهایی که از اول استراتژی سرکوب را در این مبارزه برگزیدند مانند هنگ کنگ، نیوزیلند، تایوان، تایلند، کره جنوبی، ژاپن، آلمان و فنلاند، مرگ و میر تاکنون بسیار کمتر و به ترتیب؛ ۴، ۹، ۱۴، ۱۷، ۲۲، ۲۴، ۳۳ و ۳۵ در هزار مبتلا است.
ولی در کشورهایی مانند امریکا و انگلیس که در دو هفته اول مُردَّد و یا به دنبال استراتژی تسکینی بودند؛ هم اکنون امریکا ۳۲ درصد (نزدیک به یک سوم) کووید ۱۹ و ۲۵ درصد ( یک چهارم) مرگ و میر ناشی از این بیماری در دنیا را دارد. انگلیس هم بالاترین میزان مرگ و میر به نسبت ابتلا (۱۳۴ در هزار) را تجربه می کند.
نتیجه اینکه دولت هایی که با چشم باز، اراده محکم و با هوشیاری و با رصد بحران بیماری در چین و کسب آمادگی های لازم و جلب همکاری مردم و یا فرمانپذیری مردمان خود و اتخاذ قاطع راهبرد سرکوب در تقابل با کووید ۱۹ وارد میدان نبرد شدند، اینک به مرحله مهار نسبی بیماری رسیده اند و حالا تصمیم می گیرند با رعایت احتیاط و به تدریج محدودیت ها را با حفظ دستورالعمل های بهداشتی کاهش دهند.
در کشور ما هم با توجه به متوسط مرگ و میر بیماری پایین تر از دنیا (حدود ۶۲ در هزار)، کاهش شیوع بیماری (طی بیش از دو هفته)، کم شدن درگذشتگان (در طول یک هفته اخیر) و درصد بالای بهبود یافتگان و یا ترخیص شده (۷۲ درصد)، ستاد ملی مبارزه با کرونا تصمیم  گیری کرده، تحت رعایت فاصله گذاری اجتماعی هوشمند به تدریج آزادسازی هایی صورت گیرد و در ضمن امیدها برای بهبود اوضاع نیز در بین مردم افزایش یافته است.
در ارتباط با این تصمیم به نظر می رسد اولا در چنین شرایطی باید مراقبت شود که به هیچ وچه عادی انگاری وضعیت در بین مردم رایج نگردد و ثانیا برای انجام این نحو اقدامات در استان های پرریسک و به ویژه در تهران نباید به سرعت عمل شود. این کار وقتی باید انجام گیرد که اهدافمان کاملا تحقق یافته باشد. هدفمان در این جنگ رسیدن به قطع زنجیره انتقال بیماری است. بیش از ۱۰۰۰ مورد جدید در روز، یعنی اینکه این زنجیره هنوز وصل است و هر لحظه امکان طغیان و زمینه شعله ور شدن بیماری وجود دارد. هر گونه شتاب و بی صبری، باعث خواهد شد در آستانه موفقیت، میدان را واگذاریم و به روزهای دشوارتر گذشته برگردیم.
اما آنچه مسلم است اینکه تا زمانی که واکسن و یا داروی موثر این بیماری تولید انبوه نشده و در دسترس عموم قرار نگرفته است، رعایت موازین بهداشت فردی و اجتماعی و همچنین فاصله گذاری اجتماعی بایستی همچنان استمرار یابد و ضرورت دارد مردم، سبک زندگی پیشگیرانه از کرونا را با حمایت و برنامه ریزی دولت ها با شکیبایی ادامه دهند.

تاریخ خبر : 1399/02/08

دسته بندی : علمی

منبع : فارس

1663

نظرات کاربران

نظر شما